معنی فارسی tabletop game
B1بازیهایی که بر روی یک میز بازی میشوند و معمولاً شامل حرکات نوبتی و تصمیمگیری است.
Games played on a flat surface, involving strategy and often played in turns.
- noun
noun
معنی(noun):
A type of game suitable for playing on flat surfaces (board games, card games, dice games...)
example
معنی(example):
ما از بازی کردن یک بازی رومیزی در آخر هفتهها لذت میبریم.
مثال:
We enjoy playing a tabletop game on weekends.
معنی(example):
بازیهای رومیزی میتوانند بسیار استراتژیک باشند.
مثال:
Tabletop games can be very strategic.
معنی فارسی کلمه tabletop game
:
بازیهایی که بر روی یک میز بازی میشوند و معمولاً شامل حرکات نوبتی و تصمیمگیری است.