معنی فارسی taboparetic

B2

حالت تبوپاریتیک به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن نوعی فلجی جزئی فرد را دچار مشکل می‌کند.

Pertaining to or characterized by partial paralysis.

example
معنی(example):

یک حالت تبوپاریتیک می‌تواند بر فعالیت‌های روزمره تأثیر بگذارد.

مثال:

A taboparetic condition can impact daily activities.

معنی(example):

علائم تبوپاریتیک از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

مثال:

The taboparetic symptoms vary from person to person.

معنی فارسی کلمه taboparetic

: معنی taboparetic به فارسی

حالت تبوپاریتیک به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن نوعی فلجی جزئی فرد را دچار مشکل می‌کند.