معنی فارسی tabourine

A2

طبلکی یک ساز پر سر و صدا است که به طور معمول با دست یا در دست مانند یک دوشیزه نواخته می‌شود.

A musical instrument consisting of a circular frame with a drumhead and small jingles, played by shaking or striking.

example
معنی(example):

او در کنسرت طبلکی را نواخت.

مثال:

She played the tambourine at the concert.

معنی(example):

کودکان از تکان دادن طبلکی لذت بردند.

مثال:

The children enjoyed shaking the tambourine.

معنی فارسی کلمه tabourine

: معنی tabourine به فارسی

طبلکی یک ساز پر سر و صدا است که به طور معمول با دست یا در دست مانند یک دوشیزه نواخته می‌شود.