معنی فارسی tach
B1 /tæk/تَک، ابزاری برای اندازهگیری سرعت دورانی موتور است.
Short for tachometer, it measures the rotational speed of an engine.
- noun
noun
معنی(noun):
Tachometer
example
معنی(example):
خوانش تَک، سرعت موتور را نشان میدهد.
مثال:
The tach reading shows the engine speed.
معنی(example):
شما باید تَک را بررسی کنید تا مطمئن شوید که موتور بیش از حد داغ نمیشود.
مثال:
You need to check the tach to ensure it's not overheating.
معنی فارسی کلمه tach
:
تَک، ابزاری برای اندازهگیری سرعت دورانی موتور است.