معنی فارسی tachist

B1

تاکیست، ابزاری است که به سرعت تصاویر یا محرک‌ها را به نمایش می‌گذارد تا زمان واکنش به آن‌ها اندازه‌گیری شود.

An apparatus used to present visual stimuli rapidly to study perception and response times.

example
معنی(example):

در آزمایش، تاکیست برای ارائه سریع محرک‌ها استفاده شد.

مثال:

In the experiment, the tachist was used to present stimuli quickly.

معنی(example):

تاکیست به محققان کمک کرد تا سرعت پردازش بصری را درک کنند.

مثال:

The tachist helped researchers understand visual processing speed.

معنی فارسی کلمه tachist

: معنی tachist به فارسی

تاکیست، ابزاری است که به سرعت تصاویر یا محرک‌ها را به نمایش می‌گذارد تا زمان واکنش به آن‌ها اندازه‌گیری شود.