معنی فارسی tachistoscopically
B2به صورت تاکیستوسکوپی، یعنی با نمایش سریع و گذرا از اطلاعات یا محرکها.
In a manner that involves rapid presentation of visual stimuli.
- ADVERB
example
معنی(example):
دانشآموزان یاد گرفتند تا بهطور تاکیستوسکوپی بخوانند تا سرعت خود را بهبود بخشند.
مثال:
The students learned to read tachistoscopically to improve their speed.
معنی(example):
او تمرین کرد تا مسائل ریاضی را بهطور تاکیستوسکوپی حل کند.
مثال:
He practiced solving math problems tachistoscopically.
معنی فارسی کلمه tachistoscopically
:
به صورت تاکیستوسکوپی، یعنی با نمایش سریع و گذرا از اطلاعات یا محرکها.