معنی فارسی tachygenic
B1تاکیژنتیک، به تأثیرات یا عواملی اشاره دارد که به تولید سریع چیزها مربوط میشود.
Describing influences related to rapid generation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تأثیرات تاکیژنتیک ممکن است بر سیستمهای بومزیستی تأثیر بگذارد.
مثال:
Tachygenic influences may affect ecological systems.
معنی(example):
تحقیق الگوهای تاکیژنتیک در رشد جمعیت را فاش کرد.
مثال:
The research revealed tachygenic patterns in population growth.
معنی فارسی کلمه tachygenic
:
تاکیژنتیک، به تأثیرات یا عواملی اشاره دارد که به تولید سریع چیزها مربوط میشود.