معنی فارسی tachyiatry
B1شاخهای از پزشکی که به درمان سریع بیماریها پرداخته و بر زمان تأکید دارد.
A branch of medicine focused on the rapid treatment of illnesses.
- NOUN
example
معنی(example):
تکی یاتری بر درمان سریع برخی بیماریها تمرکز دارد.
مثال:
Tachyiatry focuses on the rapid treatment of certain illnesses.
معنی(example):
در تکی یاتری، زمان یک عامل حیاتی برای بهبودی مؤثر است.
مثال:
In tachyiatry, time is a crucial factor for effective healing.
معنی فارسی کلمه tachyiatry
:
شاخهای از پزشکی که به درمان سریع بیماریها پرداخته و بر زمان تأکید دارد.