معنی فارسی tachypneic
B1تکیپنهای، وضعیتی که فرد به سرعت و به صورت سطحی نفس میکشد.
Characterized by rapid and shallow breathing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیمار تکیپنهای بود و به سرعت و به طور سطحی نفس میکشید.
مثال:
The patient was tachypneic, breathing rapidly and shallowly.
معنی(example):
پزشک اشاره کرد که وضعیت تکیپنهای او نگرانکننده بود.
مثال:
The doctor noted that his tachypneic state was concerning.
معنی فارسی کلمه tachypneic
:
تکیپنهای، وضعیتی که فرد به سرعت و به صورت سطحی نفس میکشد.