معنی فارسی tactually
B1بهصورت لمسی، به شکل حسی که از طریق لمس قابل درک است.
In a manner that relates to or involves the sense of touch.
- ADVERB
example
معنی(example):
لمس کردن مجسمه به او کمک کرد تا جزئیات آن را بیشتر درک کند.
مثال:
Tactually exploring the sculpture helped her appreciate its details.
معنی(example):
شما میتوانید با احساس کردن، بافت را ملموس درک کنید.
مثال:
You can tactually understand the texture by feeling it.
معنی فارسی کلمه tactually
:
بهصورت لمسی، به شکل حسی که از طریق لمس قابل درک است.