معنی فارسی taenidium
B1تایندیم، ساختاری در گیاه که نوعی پشتیبانی و حمایت به وجود میآورد.
A structural element in plants that provides support and stability.
- NOUN
example
معنی(example):
تایندیم در گیاه زیر میکروسکوپ مشاهده شد.
مثال:
The taenidium in the plant was observed under the microscope.
معنی(example):
دانشمندان تایندیم را به عنوان یک بخش مهم از ساختار گیاه طبقهبندی کردند.
مثال:
Scientists classified the taenidium as an important part of the plant's structure.
معنی فارسی کلمه taenidium
:
تایندیم، ساختاری در گیاه که نوعی پشتیبانی و حمایت به وجود میآورد.