معنی فارسی tafferels
B1تافرلهای جمع، اشیاء کوچک و زینتی که معمولاً برای تزئین استفاده میشوند.
Small decorative objects.
- NOUN
example
معنی(example):
تافرلهای روی شومینه به اتاق جلوهای دلنشین بخشیدند.
مثال:
The tafferels on the mantlepiece added a charming touch to the room.
معنی(example):
کلکسیون تافرلهای او شامل دههها و فرهنگهای مختلف بود.
مثال:
Her collection of tafferels spanned decades and cultures.
معنی فارسی کلمه tafferels
:
تافرلهای جمع، اشیاء کوچک و زینتی که معمولاً برای تزئین استفاده میشوند.