معنی فارسی tahami
B1طهامی، بیان نظر یا احساس به صورتی شفاف و بیپروا.
The act of expressing one's opinion or feelings candidly.
- NOUN
example
معنی(example):
او با طهامی صحبت کرد تا نظر خود را نشان دهد.
مثال:
He spoke with tahami to show his opinion.
معنی(example):
طهامی او در طول بحث مورد تقدیر قرار گرفت.
مثال:
Her tahami was appreciated during the discussion.
معنی فارسی کلمه tahami
:
طهامی، بیان نظر یا احساس به صورتی شفاف و بیپروا.