معنی فارسی tailward

B1

به سمت پایین یا عقب، معمولاً در موقعیتی که به آن اشاره می‌شود.

In the direction towards the rear or bottom.

example
معنی(example):

مسیر به سمت پایین به سمت نهر می‌رفت.

مثال:

The path led tailward towards the creek.

معنی(example):

آنها به سمت پایین در کنار رودخانه حرکت کردند.

مثال:

They moved tailward along the riverbank.

معنی فارسی کلمه tailward

: معنی tailward به فارسی

به سمت پایین یا عقب، معمولاً در موقعیتی که به آن اشاره می‌شود.