معنی فارسی take a bite out of
B1برداشتن یا کاهش مقدار، بهخصوص بهصورت نمادین.
To reduce or consume a portion of something.
- IDIOM
example
معنی(example):
او یک لقمه از کیک برداشت و لبخند زد.
مثال:
He took a bite out of the cake and smiled.
معنی(example):
این پروژه بخشی از بودجه ما را در این ماه مصرف کرد.
مثال:
The project took a bite out of our budget this month.
معنی فارسی کلمه take a bite out of
:
برداشتن یا کاهش مقدار، بهخصوص بهصورت نمادین.