معنی فارسی take some doing
B2به معنی اینکه انجام یک کار سخت و نیاز به تلاش خاصی دارد.
To require a significant amount of effort or skill to accomplish.
- IDIOM
example
معنی(example):
تمام کردن آن پروژه به زحمت زیادی نیاز دارد.
مثال:
Getting that project finished will take some doing.
معنی(example):
پختن غذا برای ده نفر به تلاش زیادی نیاز دارد.
مثال:
Cooking a meal for ten people takes some doing.
معنی فارسی کلمه take some doing
:
به معنی اینکه انجام یک کار سخت و نیاز به تلاش خاصی دارد.