معنی فارسی take to one's bed

B1

به رختخواب رفتن، به معنای استراحت کردن و خوابیدن به دلیل بیماری یا خستگی.

To go to bed, especially to rest due to feeling unwell or tired.

verb
معنی(verb):

To become bedbound due to sickness or infirmity.

example
معنی(example):

بعد از یک روز طولانی، او تصمیم گرفت زود به رختخواب برود.

مثال:

After the long day, she decided to take to her bed early.

معنی(example):

او احساس ناخوشی می‌کرد، بنابراین تمام روز را در رختخواب گذراند.

مثال:

He was feeling unwell, so he took to his bed for the day.

معنی فارسی کلمه take to one's bed

:

به رختخواب رفتن، به معنای استراحت کردن و خوابیدن به دلیل بیماری یا خستگی.