معنی فارسی take-charge

B1

به مدیریت و کنترل یک موقعیت یا پروژه اشاره دارد به نحوی که مسئولیت کل بر عهده فرد باشد.

To assume control or responsibility for something, usually in a leadership role.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت مسئولیت پروژه را بر عهده بگیرد.

مثال:

She decided to take charge of the project.

معنی(example):

در وضعیت‌های دشوار، مهم است که سرپرستی را بر عهده بگیرید.

مثال:

It's important to take charge in difficult situations.

معنی فارسی کلمه take-charge

: معنی take-charge به فارسی

به مدیریت و کنترل یک موقعیت یا پروژه اشاره دارد به نحوی که مسئولیت کل بر عهده فرد باشد.