معنی فارسی take-matters-into-ones-own-hands
B1دست به کار شدن و اقدامی مستقل انجام دادن بدون انتظار کمک از دیگران.
To take control of a situation and make decisions or take actions independently.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی هیچکس کمک نکرد، او تصمیم گرفت که خود به کارها رسیدگی کند.
مثال:
When no one else was helping, she decided to take matters into her own hands.
معنی(example):
او متوجه شد که باید خود به دست خود به حل مشکل بپردازد.
مثال:
He realized he had to take matters into his own hands to solve the problem.
معنی فارسی کلمه take-matters-into-ones-own-hands
:
دست به کار شدن و اقدامی مستقل انجام دادن بدون انتظار کمک از دیگران.
