معنی فارسی tal
B1نوعی از ملودی یا آهنگ در موسیقی که معمولاً شامل حرکات ملودیک است.
A melodic phrase or tune often used in various musical traditions.
- NOUN
example
معنی(example):
او در کنسرت یک تال زیبا خواند.
مثال:
He sang a beautiful tal at the concert.
معنی(example):
تال اغلب در موسیقی سنتی استفاده میشود.
مثال:
Tal is often used in traditional music.
معنی فارسی کلمه tal
:
نوعی از ملودی یا آهنگ در موسیقی که معمولاً شامل حرکات ملودیک است.