معنی فارسی talisman
B1 /ˈtæl.ɪsˌmæn/تالیسمان، جواهر یا شیئی است که باور به قدرت خاصی برای جذب خوش‌شانسی یا دور کردن شر دارد.
An object, often a piece of jewelry, believed to have magical powers for protection or good fortune.
- noun
noun
معنی(noun):
A magical object providing protection against ill will, or the supernatural, or conferring the wearer with a boon such as good luck, good health, or power(s).
example
معنی(example):
او یک تالیسمان برای خوش‌شانسی به همراه داشت.
مثال:
She carried a talisman for good luck.
معنی(example):
بسیاری از فرهنگ‌ها معتقدند که یک تالیسمان می‌تواند در برابر شر محافظت کند.
مثال:
Many cultures believe that a talisman can protect against evil.
معنی فارسی کلمه talisman
:
تالیسمان، جواهر یا شیئی است که باور به قدرت خاصی برای جذب خوش‌شانسی یا دور کردن شر دارد.
