معنی فارسی talkable

A2

فردی که ارتباط و گفتگو با او راحت است و می‌توان به آسانی با او گفتگو کرد.

Describing someone who is easy to talk to and can engage in conversation readily.

example
معنی(example):

او فردی بسیار صحبت‌کردنی است؛ همیشه می‌توانید او را در گفتگو درگیر کنید.

مثال:

She is a very talkable person; you can always engage her in conversation.

معنی(example):

او به خاطر صحبت‌کردنی بودن و آسان بودن در نزدیکی شناخته شده است.

مثال:

He is known for being talkable and easy to approach.

معنی فارسی کلمه talkable

: معنی talkable به فارسی

فردی که ارتباط و گفتگو با او راحت است و می‌توان به آسانی با او گفتگو کرد.