معنی فارسی talktime

B1

زمانی که برای مکالمه و بحث در مورد موضوعات مختلف اختصاص داده می‌شود.

Designated time for conversation or dialogue, often used for discussions or meetings.

example
معنی(example):

مربی زمان گفت‌وگو را برای تیم برنامه‌ریزی کرد تا استراتژی‌ها را بحث کنند.

مثال:

The coach scheduled talktime for the team to discuss strategies.

معنی(example):

مهم است که زمان گفت‌وگو داشته باشیم تا یکدیگر را بهتر درک کنیم.

مثال:

It’s important to have talktime to understand each other better.

معنی فارسی کلمه talktime

: معنی talktime به فارسی

زمانی که برای مکالمه و بحث در مورد موضوعات مختلف اختصاص داده می‌شود.