معنی فارسی tallate

B1

تلات، به معنای تنظیم و اصلاح یک پروژه یا طرح برای رسیدن به هدف یا موعد معین.

To organize and adjust a project or plan to meet a specific goal or deadline.

example
معنی(example):

آنها مجبور بودند پروژه را تلات کنند تا موعد تحویل را رعایت کنند.

مثال:

They needed to tallate the project to meet the deadline.

معنی(example):

برای تلات موفقیت‌آمیز، آنها باید با هم به‌طور مؤثری کار کنند.

مثال:

To tallate successfully, they must work together efficiently.

معنی فارسی کلمه tallate

: معنی tallate به فارسی

تلات، به معنای تنظیم و اصلاح یک پروژه یا طرح برای رسیدن به هدف یا موعد معین.