معنی فارسی talles
A2بلند، دارای ارتفاع زیاد نسبت به سایر اشیاء ، معمولاً در مورد افراد، ساختمانها یا اشیاء دیگر به کار میرود.
Having a greater than average height.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یکی از بلندقدترین پسران کلاس است.
مثال:
He is one of the tallest boys in the class.
معنی(example):
کوهها بلند هستند، اما او حتی بلندتر است.
مثال:
The mountains are tall, but she is even taller.
معنی فارسی کلمه talles
:
بلند، دارای ارتفاع زیاد نسبت به سایر اشیاء ، معمولاً در مورد افراد، ساختمانها یا اشیاء دیگر به کار میرود.