معنی فارسی tallowmaking

B1

فرآیند تولید چربی، به ویژه تبدیل چربی حیوانی به محصولات استفاده‌پذیر مانند شمع.

The process of making tallow, especially for use in candles and other products.

example
معنی(example):

تولید چربی یک شغل مشترک در روزهای گذشته بود.

مثال:

Tallowmaking was a common trade in the old days.

معنی(example):

فرآیند تولید چربی نیاز به مراقبت دقیق از چربی دارد.

مثال:

The process of tallowmaking requires careful handling of fat.

معنی فارسی کلمه tallowmaking

: معنی tallowmaking به فارسی

فرآیند تولید چربی، به ویژه تبدیل چربی حیوانی به محصولات استفاده‌پذیر مانند شمع.