معنی فارسی talus
B2 /ˈteɪləs/تالوس، استخوانی در قوزک پا که ارتباط بین پا و ساق را برقرار میکند.
The talus is a bone in the ankle that connects the leg to the foot.
- noun
noun
معنی(noun):
The bone of the ankle.
example
معنی(example):
استخوان تالوس در قوزک پا قرار دارد.
مثال:
The talus bone is located in the ankle.
معنی(example):
آسیب به تالوس میتواند بر راه رفتن تأثیر بگذارد.
مثال:
Injuries to the talus can affect walking.
معنی فارسی کلمه talus
:
تالوس، استخوانی در قوزک پا که ارتباط بین پا و ساق را برقرار میکند.