معنی فارسی tamandus
B1تاماندوس، موجوداتی که به حفظ تعادل زیستمحیطی کمک میکنند.
Tamandus, creatures that help maintain ecological balance.
- NOUN
example
معنی(example):
تاماندوس نقش مهمی در زیستبوم خود ایفا میکنند.
مثال:
Tamandus play an important role in their ecosystem.
معنی(example):
ما درباره تاماندوس در کلاس زیستشناسی خود آموختیم.
مثال:
We learned about tamandus in our biology class.
معنی فارسی کلمه tamandus
:
تاماندوس، موجوداتی که به حفظ تعادل زیستمحیطی کمک میکنند.