معنی فارسی tamarind
B1 /ˈtæməɹɪnd/تمبرهندی، میوه‌ای ترش و شیرین که در آشپزی و داروها کاربرد دارد.
A sweet and sour fruit used in cooking and medicine.
- noun
noun
معنی(noun):
A tropical tree, Tamarindus indica.
معنی(noun):
The fruit of this tree; the pulp is used as spice in Asian cooking and in Worcestershire sauce.
معنی(noun):
Other similar species:
معنی(noun):
(color) A dark brown colour, like that of tamarind pulp (also called tamarind brown).
example
معنی(example):
تمبرهندی اغلب در آشپزی به خاطر طعم ترش آن استفاده می‌شود.
مثال:
Tamarind is often used in cooking for its sour flavor.
معنی(example):
شما می‌توانید تمبرهندی را در بسیاری از غذاهای آسیایی پیدا کنید.
مثال:
You can find tamarind in many Asian dishes.
معنی فارسی کلمه tamarind
:
تمبرهندی، میوه‌ای ترش و شیرین که در آشپزی و داروها کاربرد دارد.
