معنی فارسی tambo
B1تَمبو، نوعی ساز کوبهای است که در موسیقیهای سنتی به ویژه در آفریقا کاربرد دارد.
A percussion instrument commonly used in traditional African music.
- NOUN
example
معنی(example):
تَمبو اغلب در موسیقی آفریقایی نواخته میشود.
مثال:
The tambo is often played in African music.
معنی(example):
ما یاد گرفتیم که در کلاس موسیقی تَمبو بزنیم.
مثال:
We learned to play the tambo in music class.
معنی فارسی کلمه tambo
:
تَمبو، نوعی ساز کوبهای است که در موسیقیهای سنتی به ویژه در آفریقا کاربرد دارد.