معنی فارسی tammanyite

B2

تامانیته به یک عضو یا حامی سازمان سیاسی تامانی در نیویورک اشاره دارد که در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم فعال بود.

A member or supporter of Tammany Hall, a Democratic political organization in New York City historically known for political corruption.

example
معنی(example):

یک تامانیته اغلب در سیاست‌های شهر نیویورک درگیر بود.

مثال:

A Tammanyite was often involved in New York City politics.

معنی(example):

رهبران تامانیته در زمان خود قدرت زیادی داشتند.

مثال:

The Tammanyite leaders held significant power during their time.

معنی فارسی کلمه tammanyite

: معنی tammanyite به فارسی

تامانیته به یک عضو یا حامی سازمان سیاسی تامانی در نیویورک اشاره دارد که در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم فعال بود.