معنی فارسی tammanyize
B1افعالی است که به معنای به کارگیری شیوههای سیاسی فسادآمیز مشابه تامانیسم است.
To introduce the corrupt practices associated with Tammany Hall into an organization or system.
- VERB
example
معنی(example):
تامانیکردن سیستم سیاسی به معنای معرفی شیوههای فساد است.
مثال:
To tammanyize the political system means to introduce corrupt practices.
معنی(example):
آنها سعی کردند سازمان را تامانی کنند اما با مخالفت مواجه شدند.
مثال:
They tried to tammanyize the organization, but faced opposition.
معنی فارسی کلمه tammanyize
:
افعالی است که به معنای به کارگیری شیوههای سیاسی فسادآمیز مشابه تامانیسم است.