معنی فارسی tammock
B1تاموک به ناحیهای کوچک و مرتفع در یک اکوسیستم آبی اطلاق میشود که معمولاً پوشیده از گیاهان است.
A small elevated area in a wetland, often covered with vegetation.
- NOUN
example
معنی(example):
تاموک، ناحیه کوچک بلندی در یک باتلاق است.
مثال:
The tammock is a small raised area in a wetland.
معنی(example):
ما بر روی تاموک ایستادیم تا دید بهتری از باتلاق داشته باشیم.
مثال:
We stood on the tammock to get a better view of the marsh.
معنی فارسی کلمه tammock
:
تاموک به ناحیهای کوچک و مرتفع در یک اکوسیستم آبی اطلاق میشود که معمولاً پوشیده از گیاهان است.