معنی فارسی tana
B1تانا، نوعی حیوان یا غول، معمولاً در جنگلها جستجو میشود.
The tana is a small, agile animal native to certain forested regions.
- NOUN
example
معنی(example):
تانا یک حیوان کوچک و چالاک است که در جنگلها یافت میشود.
مثال:
The tana is a small, agile animal found in forests.
معنی(example):
در داستان او، تانا نقش حیاتی در ماجراجویی داشت.
مثال:
In her story, the tana played a vital role in the adventure.
معنی فارسی کلمه tana
:
تانا، نوعی حیوان یا غول، معمولاً در جنگلها جستجو میشود.