معنی فارسی tankman
B1تانکران، شخصی که به هدایت و کنترل تانکها مشغول است.
A soldier who operates a tank, especially in military contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
تانکران با شجاعت وسیله نقلیه را در طول نبرد هدایت میکرد.
مثال:
The tankman bravely operated the vehicle during the battle.
معنی(example):
هر تانکران قبل از رفتن به جنگ آموزشهای گستردهای میبیند.
مثال:
Every tankman undergoes extensive training before going to war.
معنی فارسی کلمه tankman
:
تانکران، شخصی که به هدایت و کنترل تانکها مشغول است.