معنی فارسی tannometer

B2

وسیله‌ای که برای اندازه‌گیری غلظت تانی‌ها در مایعات استفاده می‌شود.

An instrument used to measure the amount of tannins present in a liquid.

example
معنی(example):

تانویمتر غلظت تانی‌ها در یک محلول را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

A tannometer measures the concentration of tannins in a solution.

معنی(example):

تانویمتر خوانش‌های دقیقی برای آنالیز شراب ارائه داد.

مثال:

The tannometer provided accurate readings for the wine analysis.

معنی فارسی کلمه tannometer

: معنی tannometer به فارسی

وسیله‌ای که برای اندازه‌گیری غلظت تانی‌ها در مایعات استفاده می‌شود.