معنی فارسی tante
A2عمه، خواهر مادر یا پدر، یا زن بایدی دیگر در خانواده.
Aunt in informal contexts, especially in French-speaking areas.
- NOUN
example
معنی(example):
عمه من یک باغ زیبا دارد.
مثال:
My tante has a lovely garden.
معنی(example):
تابستان به دیدن عمه رفتیم.
مثال:
We visited tante in the summer.
معنی فارسی کلمه tante
:
عمه، خواهر مادر یا پدر، یا زن بایدی دیگر در خانواده.