معنی فارسی taperly

B1

به طور تند تند باریک کردن یا کاهش دادن تدریجی اندازه یا مقدار چیزی.

In a manner that gradually narrows or reduces in size.

example
معنی(example):

او انتهای شمع را به صورت تند تند باریک کرد تا در جا شمعی جا بگیرد.

مثال:

He tapered the candle's end so it would fit in the holder.

معنی(example):

نقاش برس را برای جزئیات دقیق‌تر به شکل باریک کرد.

مثال:

The painter tapered the brush for finer details.

معنی فارسی کلمه taperly

: معنی taperly به فارسی

به طور تند تند باریک کردن یا کاهش دادن تدریجی اندازه یا مقدار چیزی.