معنی فارسی taphole
B1سوراخی که برای عبور لولهها یا سیمها ایجاد میشود.
A hole made in a surface to allow pipes or wires to pass through.
- NOUN
example
معنی(example):
سوراخ در دیوار باید تعمیر شود.
مثال:
The taphole in the wall needs to be fixed.
معنی(example):
سوراخ مناسب برای نصب لولهکشی ضروری است.
مثال:
A taphole is necessary for plumbing installations.
معنی فارسی کلمه taphole
:
سوراخی که برای عبور لولهها یا سیمها ایجاد میشود.