معنی فارسی tappen

B1

مدیریت یا به کارگیری منابع به بهترین نحو، به ویژه در زمینه‌های مالی یا انسانی.

To manage or utilize resources efficiently and effectively.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند منابع را با احتیاط مدیریت کنند.

مثال:

They decided to tappen the resources wisely.

معنی(example):

مدیریت درست می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا پول صرفه‌جویی کنند.

مثال:

Tappen can help organizations save money.

معنی فارسی کلمه tappen

: معنی tappen به فارسی

مدیریت یا به کارگیری منابع به بهترین نحو، به ویژه در زمینه‌های مالی یا انسانی.