معنی فارسی tappings
B2صداهایی که با ضربه زدن به یک سطح یا ساز تولید می‌شوند، مخصوصاً در موسیقی.
Sounds produced by striking a surface or instrument, especially in music contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
An act of making a light hit or strike against something.
معنی(noun):
A guitar technique in which the strings are tapped against the fingerboard
معنی(noun):
The process by which a resource is tapped or exploited.
example
معنی(example):
موسیقیدان تکنیک‌های مختلف تق تق زدن را بر روی گیتار نشان داد.
مثال:
The musician demonstrated various tappings on the guitar.
معنی(example):
تق تق‌ها اغلب در سازهای کوبه‌ای برای ایجاد الگوهای ریتمی استفاده می‌شوند.
مثال:
Tappings are often used in percussion to create rhythmic patterns.
معنی فارسی کلمه tappings
:
صداهایی که با ضربه زدن به یک سطح یا ساز تولید می‌شوند، مخصوصاً در موسیقی.
