معنی فارسی taproots
B2ریشههای اصلی و عمیق که به گیاه کمک میکنند تا در خاک محکم بماند و به آب دسترسی پیدا کند.
A large, central root from which other roots sprout, helping plants access deeper soil layers.
- noun
noun
معنی(noun):
A long, tapering root possessed by many plants (such as carrots and dandelions).
example
معنی(example):
ریشههای عمیق این گیاه آن را بهخوبی در خاک نگه میدارند.
مثال:
The plant's taproots anchor it firmly into the soil.
معنی(example):
ریشههای عمیق به گیاه کمک میکنند تا به منابع آب در عمق زمین دسترسی پیدا کند.
مثال:
Taproots help the plant access deep water sources.
معنی فارسی کلمه taproots
:
ریشههای اصلی و عمیق که به گیاه کمک میکنند تا در خاک محکم بماند و به آب دسترسی پیدا کند.