معنی فارسی tar balls
B1کرههای قطران، تکههای چسبنده و شبیه به توپ از قطران، اغلب در سواحل پس از نشت نفت دیده میشوند.
Sticky balls of oil that appear on shorelines, often as a result of oil spills.
- NOUN
example
معنی(example):
کرههای قطران پس از نشت نفت به سواحل آمده بودند.
مثال:
Tar balls washed up on the beach after the oil spill.
معنی(example):
ما چندین کره قطران که با شن ترکیب شده بودند پیدا کردیم.
مثال:
We found small tar balls mixed in with the sand.
معنی فارسی کلمه tar balls
:
کرههای قطران، تکههای چسبنده و شبیه به توپ از قطران، اغلب در سواحل پس از نشت نفت دیده میشوند.