معنی فارسی tar seal

B1

پوشش قیری برای جلوگیری از نفوذ آب و آسیب به سطوح.

A layer or coating of tar applied to seal and protect surfaces.

example
معنی(example):

آنها یک قیرپوش به ترک‌های در پیاده‌رو زدند.

مثال:

They applied a tar seal to the cracks in the pavement.

معنی(example):

یک قیرپوش به جلوگیری از نفوذ آب به سطح کمک می‌کند.

مثال:

A tar seal helps prevent water from penetrating the surface.

معنی فارسی کلمه tar seal

: معنی tar seal به فارسی

پوشش قیری برای جلوگیری از نفوذ آب و آسیب به سطوح.