معنی فارسی tarai
B2ترای، دشتهای پست و حاصلخیز در هند و نپال که به کشاورزی معروف است.
A low-lying fertile region typically found in the foothills of the Himalayas, especially in India and Nepal.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها بذرها را در منطقه ترای کاشتند.
مثال:
They planted the seeds in the tarai region.
معنی(example):
ترای به خاطر خاک بارورش مشهور است.
مثال:
The tarai is known for its fertile soil.
معنی فارسی کلمه tarai
:
ترای، دشتهای پست و حاصلخیز در هند و نپال که به کشاورزی معروف است.