معنی فارسی tarepatch
B1تکهپارچهای که برای پوشاندن یا تعمیر آسیب در بافت پارچه استفاده میشود.
A small piece of fabric used to mend or cover a tear in clothes.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک تکه پارچه تیره برای تعمیر پارگی کوچک در پیراهنش استفاده کرد.
مثال:
He used a tarepatch to fix the small tear in his shirt.
معنی(example):
تکه پارچه تیره یک راه حل سریع برای پارچه آسیب دیده بود.
مثال:
The tarepatch was a quick solution for the damaged fabric.
معنی فارسی کلمه tarepatch
:
تکهپارچهای که برای پوشاندن یا تعمیر آسیب در بافت پارچه استفاده میشود.