معنی فارسی targed

B1

به معنای تمرکز یا هدف قرار دادن، به ویژه در زمینه معرفی یا شناسایی.

To be highlighted or focused on, especially in a context of recognition.

example
معنی(example):

دانش‌آموز به خاطر عملکرد برجسته‌اش مورد توجه قرار گرفت.

مثال:

The student was targed for their outstanding performance.

معنی(example):

او خوشحال بود که در کلاس به خاطر مشارکت‌هایش مورد توجه قرار گرفته است.

مثال:

He felt glad to be targed in the class for his contributions.

معنی فارسی کلمه targed

: معنی targed به فارسی

به معنای تمرکز یا هدف قرار دادن، به ویژه در زمینه معرفی یا شناسایی.