معنی فارسی targing
B1هدفگذاری، عمل مشخص کردن هدف به منظور رسیدن به موفقیت در یک برنامه.
The act of selecting a specific audience or goal for a purpose.
- VERB
example
معنی(example):
هدفگیری اشتباه مخاطب میتواند روی پیام شما تاثیر بگذارد.
مثال:
Targing the wrong audience can impact your message.
معنی(example):
ما تبلیغات خود را به سمت بزرگسالان جوان هدفگذاری میکنیم.
مثال:
We are targing our ads to young adults.
معنی فارسی کلمه targing
:
هدفگذاری، عمل مشخص کردن هدف به منظور رسیدن به موفقیت در یک برنامه.