معنی فارسی tarns

B2 /tɑː(ɹ)nz/

تارن، برکه یا دریاچه کوچکی که معمولاً در بالای کوه‌ها یا بر روی زمین‌های سرد شکل می‌گیرد.

A small mountain lake, especially one formed by glacial erosion.

noun
معنی(noun):

A small mountain lake, especially in Northern England.

معنی(noun):

(chiefly Montana) One of many small mountain lakes or ponds.

example
معنی(example):

ما در حین پیاده‌روی در کوه‌ها چندین تارن را کشف کردیم.

مثال:

We discovered several tarns while hiking in the mountains.

معنی(example):

تارن‌ها اغلب مکانی برای حیات وحش منحصر به فرد فراهم می‌کنند.

مثال:

Tarns often provide a habitat for unique wildlife.

معنی فارسی کلمه tarns

: معنی tarns به فارسی

تارن، برکه یا دریاچه کوچکی که معمولاً در بالای کوه‌ها یا بر روی زمین‌های سرد شکل می‌گیرد.