معنی فارسی tarot

B1 /ˈtɛɹoʊ/

مجموعه‌ای از کارت‌ها که معمولاً برای پیشگویی و تعبیر روانشناسانه استفاده می‌شود.

A deck of cards used for divination or reflection.

noun

معنی(noun):

(singular or plural) A card game played in various different variations.

معنی(noun):

Any of the set of 78 playing cards (divided into five suits, including one of permanent trumps), often used for mystical divination.

example

معنی(example):

بسیاری از افراد برای راهنمایی کارتهاى تاروت را می‌خوانند.

مثال:

Many people read tarot cards for guidance.

معنی(example):

او از مطالعه تاروت و معانی آن لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys studying tarot and its meanings.

معنی فارسی کلمه tarot

مجموعه‌ای از کارت‌ها که معمولاً برای پیشگویی و تعبیر روانشناسانه استفاده می‌شود.